بعضى از آدمها جلد زرکوب، بعضى جلد ضخیم و بعضى جلد نازک و بعضىها اصلا جلد ندارند.
بعضى از آدمها ترجمه شدهاند و بعضىها تفسیر مىشوند.
بعضى از آدمها با کاغذ کاهى و نامرغوب چاپ مىشوند و بعضى با کاغذ خارجى.
بعضى از آدمها تجدید چاپ مىشوند و بعضىها فقط یک بار چاپ مىشوند و بعضى از آدمها فتوکپى آدمهاى دیگرند.
بعضى از آدمها داراى صفحات سیاه و سفید هستند و بعضى از آدمها صفحات رنگى و جذاب دارند.
بعضى از آدمها تیتر و فهرست دارند و روى پیشانى بعضى از آدمها نوشتهاند: حق هرگونه کپىبردارى و استفاده بدون اجازه ممنوع و محفوظ است.
بعضى از آدمها قیمت روى جلد دارند بعضىها با چند درصد تخفیف به فروش مىرسند و بعضى از آدمها بعد از فروش پس گرفته نمىشوند.
بعضى از آدمها را باید جلد گرفت بعضىها را مىشود توى جیب گذاشت و بعضىها را توى کیف و بعضىها را روى قفسه قرار داد.
بعضى از آدمها نمایشنامهاند و در چند پرده نوشته و اجرا مىشوند و بعضىها فقط جدول و سرگرمىاند و بعضىها معلومات عمومى.
بعضى از آدمها خطخوردگى و خط زدگى دارند و بعضىها غلط چاپى و بعضىها غلط املایى فراوانى دارند.
از روى بعضى از آدمها باید مشق و از روى بعضى از آنها باید جریمه نوشت.
بعضى از آدمها در کلاسها تدریس مىشوند و بعضىها ممنوع بوده و مخفیانه دست به دست مىشوند.
بعضى از آدمها را باید چندین بار خواند تا معنى آنها را فهمید و بعضىها نخوانده قابل فهم هستند.
بعضى از آدمها را باید نخوانده دور انداخت و بعضىها را همیشه باید با خود همراه نمود.
بعضى از آدمها تفرقهانداز هستند و بعضىها بانى وحدت و همبستگى.
بعضى از آدمها به نام دیگران چاپ مىشوند و بعضىها قبل از چاپ به فروش مىرسند.
بعضى از آدمها در قفسه خاک مىخورند و بعضىها در انبار بایگانى شدهاند.
بعضى از آدمها تاریخىاند و از گذشته صحبت مىکنند و بعضىها آینده نگرند و به آینده مىپردازند.
بعضى از آدمها لطیفهاند و بعضىها بىروحاند و خستهکننده.
بعضى از آدمها سیاسىاند و در هر نوبت چاپ، رنگى دیگر به خود مىگیرند.
بعضى آدمها منبع و ماخذ ندارند و بعضىها منبع و مرجع دیگرانند.
بعضى از آدمها شیرازه ندارند و زود از هم مىپاشند و بعضىها شیرازهشان میخ دارد و قبل از استفاده کهنه و پاره مىشوند.
بعضى از آدمها با محتوا هستند و بعضىها بىمحتوا و پوچاند و فقط براى امرار معاش.
بعضى از آدمها ماندگارند و بعضىها در چاپخانه مىمانند و بازیافت مىشوند.
بعضى آدمها هویت ندارند و بىنام و نشاناند و بعضىها چندین نویسنده دارند.
بعضى از آدمها در کتابخانه نگهدارى مىشوند و بعضىها در پیادهرو خیابان به فروش مىرسند.
بعضى آدم ها را کادو مىگیرند و هدیه مىدهند.
بعضى آدمها را به مفت هم نمىخرند و بعضىها از موزهها به سرقت مىروند.
بعضى از آدمها بدون مجوز چاپ مىشوند و بعضىها نیاز به مجوز ندارند و بعضىها تا ابد مجوز چاپ نمىتوانند اخذ کنند.
بعضى از آدمها خاطره اند و بعضىها یادداشت شخصى.
بعضى آدمها در مدح دیگران نوشته مىشوند و بعضىها در بدگویى دیگران.
بعضى از آدمها افسانهاند و بعضىها رمان و بعضىها داستان.
بعضى آدمها مذهبىاند و بعضىها لامذهب و خیلىها در این میان.
بعضى از آدمها احساسات دیگران را جریحهدار مىکنند و بعضىها به دیگران احترام مىگذارند.
بعضى از آدمها به دیگران توهین مىکنند و بعضىها توهین را به جان مىخرند.
بعضى از آدمها به زور بر دیگران تحمیل مىشوند و بعضىها خود به میان دیگران مىروند.
بعضى از آدمها چند جلدى و قطورند و بعضىها تک جلدى و لاغر.
بعضى از آدمها از جنگ مىگویند و بعضى از صلح و صفا.
بعضى از آدمها از شادى سخن مىگویند و بعضىها از غم.
و ...
من از کدام دسته ام ؟
شما از کدام دستهاید ؟